Archive for the ‘ستار لقایی’ Category

سنگ اول , گزارش داستانی از تعزیر و سنگسار

نوامبر 17, 2008

نوشته ی: ستار لقايي

نقاشی (تابلو سنگسار ) اثر جلوه جواهری

سنگ اول

گزارش داستانی از تعزیر و سنگسار

سه نفر بودند. سه مرد جوان. آن ها را برده بودند به ميدان ِ مقابل مسجد جامع تا تعزير کنند. وسط ميدان يک سکوي نسبتاً بزرگ درست کرده بودند و چند پاسدار روي آن مشغول آماده کردن تخته شلاق و دستگاه «قطع يد» بودند که از اختراعات قوه ي قضاييه بود…

هر سه نفر را که دست هاشان، از جلو با طناب بسته شده بود، بردند بالاي سکو. از آن ها دو تاشان به جرم خوردن عرق، هرکدام، محکوم شده بودند، به تحمل هشتاد ضربه شلاق. و سومي، متهم به ارتکاب سه گناه بود، و سه بار، بايد حدّ بر او جاري مي شد. گناه اول اش خوردن عرق بود.

(more…)

آزادی: قیام علیه تبدیل جهان، به اردوگاهِ های بردگی ٬اقتصادی

نوامبر 6, 2008

ستار لقایی می نویسد:

برای شناساندن الیگارشی ی آخوندی، عنوان «دیکتاتور» با همه ی معیارهای شناخته شده ی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی،  فاقد بار عاطفی لازم  است.  حتی عناوین «کوشش گر احیای برده داری» و «جنایتکار» نیز نمی تواند معرف واقعی این حکومتِ پلشت باشد. از نگاهِ فقیهِ سفیه و مزدوران اش، «آزادی»، تعاشر با «حشرات الارض» معنی می شود. از این رو تکلیف همه ی آزادی خواهان با این جانوران روشن است؟ اما آیا آن چه در کشورهای متمدن غرب جاری است، «آزادی» واقعی است؟

(more…)

چرا «گنجی» می گوید: «در خارج از کشور اپوزسیون، وجود ندارد»؟

نوامبر 3, 2008

ستار لقایی می نویسد:
چرا "گنجی" می گوید:
 «در خارج از کشور اپوزسیون، وجود ندارد»؟

شما احتمالا "اکبر گنجی" را می شناسید! و یا حد اقل با نامش آشنا هستید.
او وقتی در ایران زندگی می کرد، به خاطر نوشته هایش، نظراتش و اعتراض هایش علیه بعضی از آحاد حکومت اسلامی، نویسنده یی مطرح بود. مطرح و منتقد. اما منتقدی که جزو "خودی" ها بود، و با مصونیت «خودی»ها…

(more…)